وقتی رفتی دنیا برایم به اندازه اتاقم شد!
که در ان بنشینم
و خیره به گوشه ای بنگرم...
اتاقی سرد و تاریک!
اتاقی بی روح و خالی از امید!
دنیایم این گونه است وقتی تو نیستی...
زندگی ام دیگر بالا و پایین ندارد
خط صافی است....
کسل کننده و تکراری
بهتر است بگویم روزمرگی نه زندگی!
دیگر شادی و غم برایم معنی ندارد
گریه و خنده را نمیفهمم
دیگر حتی خودم را هم نمیشناسم...
تاریکی محض است!
و خبری از انوار طلایی خورشید نیست!
این است عاقبت رفتنت...
ولی تو اسوده باش
همین برایم کافیست...
2

نظرات شما عزیزان:
.gif)
وبلاگ نازي داري موفق باشي
بهمون سر بزن
موضوعات مرتبط:
برچسبها: